اطلاعيه: مشکلات شتر سوارى دولا دولا
(در پاسخ به اطلاعيههاى اخير کومهله)
به دنبال اطلاعيه دبيرخانه کومهله در اعتراض به يکى از مندرجات بوپيشهوه، نشريه کميته کردستان حزب کمونيست کارگرى عراق، اخيرا کميته خارج کشور اين جريان نيز به اين بهانه بنا به عادت موسمى طى اعلاميهاى به فحاشى عليه حزب کمونيست کارگرى ايران دست زده است. مشکل حضرات ظاهرا اين است که ادعاى تلويحى بوپيشهوه مبنى بر دادن بعضى هداياى تسليحاتى از طرف کومهله به اتحاديه ميهنى کردستان (که مورد تکذيب کومهله قرار گرفته است)، بنا به تحريک "رهبران حزب کمونيست کارگرى ايران" و به منظور خراب کردن مناسبات آنها با "دولتها و قدرتهاى حاکم" در منطقه (يعنى رژيم عراق و قياده موقت) صورت گرفته است.
4
در پاسخ به ذکر چند نکته اکتفا مى کنيم:
5
١- از نظر ما هيچ چيز مشروعتر از بيزارى مردم و کارگران و کمونيستها در کردستان عراق از روابط گرم و سمپاتى علنى کومهله با "دولت" کرد و اتحاديه ميهنى نيست. بخش وسيعى از مردم و در راس آنها کل جناح چپ جامعه، اين دولت و اين احزاب را عامل وضعيت سياسى و اقتصادى مشقت بار خويش و جنگ و تروريسم و بى افقىاى ميدانند که کردستان عراق را در کام خود فرو برده است و محقاند بيزارى خود را از اين جماعات و صد البته از حاميان ريز و درشت آنها در منطقه ابراز کنند. اگر در اين ميان چهار سطر از مقاله يک کمونيست عراقى دامن کومهله را گرفته باشد جاى تعجب نيست. قدر مسلم اينست که مناسبات کومهله با اتحاديه ميهنى و "دولت" ناسيوناليسم کرد عيان تر و رسمى تر و اعلام شده تر از اين بوده است که لازم باشد "دولت ها و قدرت هاى حاکم" براى خبر شدن از آن مقاله سعيد احمد در بوپيشهوه را مطالعه کنند.
6
٢- جالب است که در متن همه اين جنايات و فسق و فجورى که در سالهاى اخير از طرف دولت عراق و دولت ناسيوناليسم کرد و احزاب ناسيوناليست در منطقه صورت گرفته است، کومهله تشخيص داده است که بايد اولين اطلاعيه اعتراضى پرخاشگرانهاش را عليه حزب کمونيست کارگرى عراق بنويسد. نه ترور کمونيستها و فعالين کارگرى، نه ترور هر روزه زنان، نه تحميل جنگ قبيلهاى به زندگى مردم، نه در بلاتکليفى نگاهداشتن کل جامعه و سلب امکانات سازمانيابى و دفاع از خود مردم در قبال هجوم بعدى رژيم سفاک عراق، و نه حتى بستن راديوى حزب دموکرات و فشار به خود همين کومهله، ظاهرا صدور اطلاعيه و حتى تذکر و گله گذارى مودبانهاى را ايجاب نميکرده است. و اين سکوت و کرنش همواره بر مبناى مصلحت هاى ديپلوماتيک و محظورات يک سازمان "ميهمان" و اهميت حفظ امکانات توجيه شده است. اما به مجرد اينکه کمونيست عراقى دهانش را باز ميکند تا به مناسبات اينها با دشمنان مردم اعتراض کند، جاى ميهمان و صاحبخانه عوض ميشود و "ديپلوماسى" سکوت و تملق جاى خود را به پرخاشگرىهاى غير سياسى و برچسب زنى و رجزخوانى ميدهد. اين تناقضى است که رهبران اين دوره کومهله بايد براى اعضاى خودشان و همسايههاى مقرشان در کردستان عراق توجيه کنند.
7
٣- اين واقعيت که کومهله امروزى در چنبره روابطش با "دولتها و قدرت هاى حاکم" در منطقه، که اسم رمز تعدادى از فاشيستى ترين، مرتجع ترين و ناسيوناليست ترين رژيمها و احزاب مسلح است، گرفتار است و با کابوس رنجيدن اينها شب و روز ميگذراند، حاصل انتخاب آزادانه خود رهبران امروزى اين سازمان است. اينها هم ميتوانستند و هنوز هم ميتوانند عطاى اين "قدرتها" را به لقايشان ببخشند و کنار طبقه کارگر و کمونيستها در کردستان و کل عراق قرار بگيرند. اما اگر اين انتخاب را نميکنند و دوستان حال و آيندهشان را ميان اين جماعات مرتجع جستجو ميکنند، ديگر بايد مشکلات ناشى از اين وضع را هم خودشان حل و فصل کنند. قرار نيست حزب کمونيست کارگرى ايران و عراق و مردم جان به لب رسيده کردستان اختلافشان را با اين "دولتها و قدرتها" کنار بگذارند و ساکت شوند در عوض همگى يارى کنند و زير بغل کومهله را بگيرند تا بلکه تعادل شکنندهاش را بر نوک تيز فرصت طلبى و مصلحت طلبى خرد سازمانى برقرار نگهدارد. اين انتظار بيجاست، و با هر جمله اين و آن برآشفته شدن و شيون کردن و فحش دادن که گويا کسى دارد عمدا ميانه آنها را با "دولتها و قدرت هاى منطقه" شکرآب ميکند، فوقالعاده سبک و غير سياسى است.
8
٤- ما فقط يک متحد در ميان احزاب سياسى عراق داريم و آن حزب کمونيست کارگرى عراق است. با هيچ دولت و جماعت بورژوايى در منطقه رابطه نداريم و متعهد به رعايت هيچ پروتکل و دادن هيچ باجى به هيچ دولت و نيرويى هم نيستيم. کومهله، اما برعکس، مدام نگران مناسباتش با دولتها و احزاب مسلح بورژوايى در منطقه است، آيندهاش را به داشتن مناسبات حسنه با اينها گره زده و در عوض آماج حملهاش را حزب کمونيست کارگرى عراق قرار داده است. آيا همين واقعيت صاف و ساده تکليف ادعاها و دشنامهاى کميته خارج کشور حضرات را روشن نميکند؟ براستى چه کسى دارد خطاب به دولتها و قدرتها مينويسد، ما و بوپيشه وه يا کومهله و کميته خارج کشورش؟
9
واقعيت اينست که ديپلوماتهاى آماتور کومهله در "کميته خارج کشور"، با اين حمله به حزب کمونيست کارگرى عراق و ايران، دارند هنوز همان امر تحکيم موقعيتشان در پيشگاه "دولتها و قدرتهاى حاکم" را دنبال مى کنند: به تنها جريان اپوزيسيون راديکال و مستقل در منطقه فحش ميدهند. اگر خبر مربوط به هداياى تسليحاتى نادرست و يا قابل تکذيب باشد، اين هديه سياسى ديگر دارد با مهر و امضاء و جلوى چشم مردم پيشکش ميشود.
10
يک جريان سياسى جدى که نميخواست با ارتجاع در منطقه تداعى بشود، در چنين شرايطى ادعاى تلويحى بوپيشه وه را تکذيب ميکرد، و از بوپيشه وه بعنوان يک نشريه کمونيستى ميخواست يا سند ارائه کند و يا رسما حرفش را پس بگيرد. اما براى اينها مقاله بوپيشهوه مستمسک ديگرى شده است براى فحش دادن و تحريک عليه چپ و پاپوش دوختن براى آن عده از اعضاى خودشان که به اين چپ سمپاتى دارند.
11
در پايان يکبار ديگر از موقعيتى که اين جريان خود را در آن گرفتار کرده و سير قهقرايىاى که در پيش گرفته اظهار تاسف ميکنيم.
دبيرخانه حزب کمونيست کارگرى ايران
٣٠ مه ١٩٩٥
m-hekmat.com #0630fa.html
|
|