Status             Fa   Ar   Ku   En   De   Sv   It   Fr   Sp  
m-hekmat.com 2002-10-11 اين مطلب هنوز مقابله و تصحيح نشده است.

کنفرانس برلين و جناحهاى حکومت اسلامى

مصاحبه با راديو انترناسيونال ٥ مه ٢٠٠


2
راديو انترناسيونال: از بعد از کنفرانس برلين تبليغات هيستريکى از طرف هر دو جناح جمهورى اسلامى عليه حزب کمونيست کارگرى ايران راه افتاده و اتهامات حيرت انگيزى را به حزب کمونيست کارگرى وارد ميکنند. شما برخورد اين دو جناح را چگونه تفسير ميکنيد؟
3
منصور حکمت: برخوردشان به ما بنظر من در اساس نشان دهنده ترسشان از جنبش ضد جمهورى اسلامى است، جنبش عليه هردو جناح. ببينيد اين دو جناح هر کدام اساسا ديگرى را متهم ميکنند به اينکه دارد پايه هاى نظام را سست ميکند. دوم خرداديها دارند به جناح مقابل ميگويند که اين برخوردهاى قشرى شما و اين تاکيد شما بر اسلاميت غليظ و اين نپذيرفتن تعديل باعث ميشود مردم بر سر کل حکومت بريزند و يک جنبش سرنگونى طلبى عظيم شکل بگيرد و جمهورى اسلامى اى بجا نگذارد. راستها در مقابل از قديم دارند به دوم خرداديها ميگويند که اين "توسعه توسعه" گفتن هاى شما، اين "گشايش گشايش" گفتن هاى شما و "جامعه مدنى" گفتن هاى شما، يک جنبش سرنگونى طلبى عظيم را به ميدان مياورد و طومار کل رژيم را در هم ميپيچد. اين موضع گيرى اساسى و هميشگى اين دو جناح در برابر هم است. در نتيجه هر وقت بحران بالا ميگيرد، هرکدام ديگرى را به جاده صاف کن دشمن بودن متهم ميکند. در اعتراضات تيرماه که کار به جنگ خيابانى با سپاه پاسداران کشيد، هر دو همين کار را کردند. هرکدام ديگرى را به اين متهم کردند که دارد ميدان را براى عناصر و نيروهاى خارج جريان "خودى" باز ميکند که در صحنه سياسى دخالت کنند. امروز جالب است، و ما خيلى از اين خوشحاليم، که اين نيروى سوم، اين لولو خورخوره اى که هرکدام ديگرى را با آن ميخواهد بترساند و ساکت کند حزب کمونيست کارگرى ايران است. ما سمبل مبارزه عليه دو جناح، سمبل مبارزه عليه کليت جمهورى اسلامى و نماينده واقعى مردم بيرون اين حکومت شده ايم و طبيعى است که هرکدامشان ديگرى را متهم ميکند که آب به آسياب ما ميريزد، همدست ما است و در اين ماجرا داستانهاى محيرالعقولى هم هرکدام تعريف ميکند که واقعا شايسته جمهورى اسلامى است.
4
روزهاى اول راست ها و خامنه اى چى ها بودند که دوم خرداديها را به همدستى با ما متهم کردند که بله شما در بند و بست با حزب کمونيست کارگرى رفته ايد در برلين عمدا جلسه گذاشته ايد تا اينها بيايند مرگ بر جمهورى اسلامى بگويند. تا جايى که رسانه هاى طرفدار خاتمى در اروپا نگران شده بودند، با ما تماس ميگرفتند که آيا واقعا دوم خرداديها با شما تماس داشته اند و با هم توافق کرده بوديد؟! بعد از اينکه دوخرداديها اينطور در منگنه قرار گرفتند، بنظر ميايد صحبت کرده اند و تصميم گرفته اند همان سناريو را براى راستها پياده کنند. حالا آنها خامنه اى و دارودسته اش و جناح راست را متهم ميکنند که با حزب کمونيست کارگرى تبانى کرده اند تا دوم خرداد را بزنند. قضيه بسيار محير العقول و تماشايى است. دو جناح حکومت در يک کشور پهناور دارند به همديگر برچسب ميزنند که با حزبى که عملا راس و پرچم جنبش سرنگونى طلبى در خارج حکومت است دمساز و همراه شده و حتى همديگر را متهم ميکنند که رفته اند سران اين حزب را ديده اند، از آن خط گرفته اند، با آن قرار گذاشته اند! اين البته باعث انبساط خاطر و سرگرمى خيلى از کمونيستها شده. اما بنظر من خيلى خوب است. چون نشان داده شد که سه جريان در جامعه ايران وجود دارد، دوم خرداديها و راست ها بخشى از اين واقعيت اند، مردم و امثال حزب کمونيست کارگرى هم يک گوشه ديگر واقعيت اند و نيرويى هستند که هرروز هولناکتر و ترسناکتر دارد خودش را به اينها نشان ميدهد.
5
در جواب به اين حملات هيستريک ما فقط بايد اينرا به مردم يادآورى کنيم که قابل انتظار است که دوم خرداديها براى اينکه در اين جدال انتساب ديگرى به دشمن عقب نمانند اين حملات را به ما بکنند. اين حملات اينقدر مسخره است که ديگر از حد عقل خارج شده. جالب است که هم زمان با ايران، در خارج کشور هم و با بعضى ايادى شان، با بعضى از اوباشى که در خارج به اسم روزنامه نگار دارند، در روزنامه هاى خارج اين داستانهاى خيره کننده را ميکارند، دارند سعى ميکنند دفع شر کنند. و اتهاماتى را که جناح خامنه اى و راستها به آنها زده اند را به سمت خود آنها برگردانند. ما در جواب اين حملات کار خودمان را ميکنيم. براى مردم روشن ميکنيم که دعوا سر چيست. خامنه اى و راست ها چه ميگويند، خاتمى و جناح دو خرداد چه ميگويند و در اين ميان حزب کمونيست کارگرى چه ميگويد. حزب کمونيست کارگرى به صحنه آمده است. اين اولين بار در تاريخ بيست سال اخير ايران است که جناحهاى مختلف حکومت بطور ملموس يک جنبش سرنگونى طلبى قدرتمند را بيرون خودشان ميبينند و اينچنين از آن ميترسند و بعلاوه در قلب اين جنبش سرنگونى طلبى، يک جريان و حزب سياسى متشکل و راديکال با بيست سال سابقه مبارزه لاينقطع عليه حکومت را ميبينند و بنظر من عکس العمل شان طبيعى است. ايران دارد وارد فاز جديدى ميشود، صحنه سياسى آن دارد به زور بروى مردم باز ميشود، حزب کمونيست کارگرى وارد اين معادلات شده و ما بسيار از اين تحولات خوشحاليم.
6
راديو انترناسيونال: اهميت اين کنفرانس برلين يا تاثير اين کنفرانس چه بوده که چنين غوغا و بلبشوئى را چه در ايران و چه خارج کشور راه انداخته؟
7
منصور حکمت: بايد يادتان بيايد که رژيم جمهورى اسلامى چگونه تا بحال سر پا مانده. جمهورى اسلامى جنگ را داشته، سلمان رشدى را داشته، اشغال سفارت را داشته، و حالا کنفرانس برلين را دارد. جلسات مشابه کنفرانس برلين قبلا هم فراوان بوده و ما در خارج کشور در کشورهاى مختلف آنها را پيکت کرده ايم، از تشکيلشان ممانعت کرده ايم، افشا کرده ايم. هرجا سران حکومت آمده اند خارج که به نفع حکومت اسلامى تبليغ و پروپاگاند بکنند، ما سد راه اين قضيه شده ايم. نکته اينجاست که اين دوم خرداديها هستند که عمدتا از طرف غربى ها به خارج دعوت ميشوند. و لاجرم موضوع اغلب اين پيک ها در خارج اين جناح است. وگرنه اگر خامنه اى بيايد به خارج که بايد ببينند اينجا مردم چه به روزش مياورند. در نتيجه، اينکه لبه تيز اين افشاگريها و اقدامات اعتراضى در خارج کشور معمولا عناصر دوم خردادى هستند فقط بخاطر اين است که فعلا در غرب براى اينها تريبون سخنرانى فراهم ميکنند. اگر خامنه اى ها و ناطق نورى ها و ده نمکى ها به اروپا بيايند که روزگارشان به مراتب سياه تر خواهد شد. در نتيجه هر عنصر جمهورى اسلامى که پايش را در خارج بگذارد و بخواهد ترببونى براى دفاع از جمهورى اسلامى بدست بياورد، حزب کمونيست کارگرى و کمونيستها و آزاديخواهان در خارج کشور از جلسه اش يک صحنه افشاگرى درست ميکنند. در کنفرانس برلين چند نفر از ايادى حکومت حضور داشتند. عده ديگرى هم آدم هاى خوشنامى بودند که جزء حکومت نيستند، و حتى اگر از جنبش دوم خرداد و يا خاتمى دفاع بکنند، دارند عقيده شان را ميگويند و ما هيچوقت به اين اعتراض نداشته ايم. اعتراض به محتواى عقيده شان داشته ايم ولى به سخنرانى شان هيچوقت اعتراض نداشته ايم. مشکل ما کسانى است که سپاه پاسداران را راه انداخته اند، وزارت اطلاعات را گردانده اند، کسانى هستند که سخنگويان و عامل سرکوب و اعدام و شکنجه در آن جامعه بوده اند.
8
بهرحال اگر اينها در ايران در اين بن بست سياسى حاد نبودند کنفرانس برلين هم واقعه اى ميشد مثل بقيه وقايعى که در اين بيست سال از سر گذرانده اند. منتهى اين واقعه در دوره بعد از انتخابات مجلس، که راستها ميخواستند زيرش بزنند و آن تناسب قواى جديد بين خودشان و دوم خرداديها را اجازه ندهند، ابزارى شد براى تهييج از هر دو طرف. در کنفرانس برلين عده اى آمده اند شعار مرگ بر جمهورى اسلامى دادند و با صداى رسا به جهان اعلام کرده اند که اين مملکت فقط دو جناح رژيم را ندارد. مردم يک طرف اصلى جدال هستند. اکثريت عظيم مردم جمهورى اسلامى را نميخواهند. راست ها اين را شاهد گرفتند براى تکرار آنچه که هميشه به دو خرداديها ميگفتند که ببينيد شما حرف از توسعه و ديالوگ ميزنيد و در پس آن اين قدرت عظيم مردمى که سرنگونى ميخواهند ميايد از فرصت استفاده ميکند. شما به اين ها ميدان داديد. در ماجراى برلين اين حمله را اول راست ها کردند بخاطر اينکه پرچم سرنگونى طلبى و ضديت با جمهورى اسلامى آنجا بلند شد. دوم خرداديها هم مجبورند مقابله به مثل کنند. طرف دارد به دشمن منتسب شان ميکند آنها هم متقابلا بايد همين کار را بکنند.
9
بزرگترين جرم در جمهورى اسلامى تماس با "دشمن" است. در نتيجه اگر دشمن را شما حزب کمونيست کارگرى تعريف بکنيد معلوم بود که سياست دوم خرداديها اين ميشود که در قدم بعد برلين را به صحنه اى تبديل کنند که گويا راست ها همدوش اين "دشمن" عليه آنها توطئه کرده اند. واقعيت اين است که هيچ توطئه اى در کار نبوده، مردم جلوى ابراز وجود نمايندگان و عوامل و سخنگويان مدافع جمهورى اسلامى را در خارج گرفتند، مثل نمونه هاى بسيارى در چند سال اخير، منتهى اين اتفاق مصادف شد با دوره پس از انتخابات، با ماجراى ابطال بعضى از صندوقها، با ماجراى دور دوم انتخابات و اين سوال که بالاخره چند روز ديگر اين مجلس قرار است با چه ترکييى از عوامل و جناحهاى جمهورى اسلامى باز بشود و اينجاست که برلين در بازى قدرت در ايران، اين جايگاه را پيدا کرد بخصوص که بطور سمبليکى محل ابراز وجود يک نيروى سوم در جامعه ايران شد و اين براى آنها واقعا دردناک است.
10
راديو انترناسيونال: شما در پاسخ تان مقدارى توضيح داديد. فقط ميخواستم کمى روشن تر کنيد که آيا سياست حزب کمونيست کارگرى بهم زدن سخنرانيهاى دوم خرداديها يا مخالفين تان است؟
11
منصور حکمت: ابدا اينطور نيست. ما شعارمان اين است: جمهورى اسلامى را ميکوبيم با مخالفمان بحث ميکنيم، با جمهورى اسلامى نبرد ميکنيم با مخالفمان جدل ميکنيم. دوم خرداديها منحصر به کسانى که در اين کنفرانس بودند نيستند. سازمان اکثريت دوم خردادى است، توده اى ها دوم خردادى هستند، خيلى از جريانات موسوم به "اپوزيسيون" دوم خردادى هستند و خيلى از شخصيتهاى داخل کشور و شعرا و ادبا دوم خردادى هستند. اينها آزادانه به جلسات مختلف در خارج کشور ميايند و ميروند. خود ما در کنفرانسهاى مختلفى که برگزار کرده ايم از مدافعان دوم خرداد دعوت کرده ايم تا بيايند سخنرانى کنند. نشريات ما را که باز ميکنيد مصاحبه هاى مختلفى مى بينيد با کسانى که دارند از دوم خرداد و خاتمى دفاع ميکنند. بحث ما تريبون ندادن به ايادى جمهورى اسلامى است. اينها که در کنفرانس برلين بودند سه چهار نفرشان ايادى جمهورى اسلامى بودند، باقى شان هم از شخصيتهاى غير رژيمى اى بودند که شايد از دوم خرداد چپ تر يا راست تر بوده اند. ما کارى به اين طيف نداشتيم. اگر فقط اين دسته دوم در کنفرانس شرکت ميداشتند هيچکس از کنفرانس برلين مساله اى نمى ساخت. ولى اگر "بچه هاى قديم سپاه" و سران "سابق" وزارت اطلاعات قرار است بيايند و تا "آزاديخواهى" جمهورى اسلامى را به مردم آلمان نويد بدهند و بگويند جهان ميتواند جمهورى اسلامى را به عنوان دولتى معتبر قبول کند، اينجاست که ديگر مردم جلويشان مى ايستند.

12
به نقل از انترناسيونال هفتگى شماره ٢
٢٣ ارديبهشت ١٣٧٩ - ١٢ مه ٢٠٠٠


m-hekmat.com #1460fa.html