قرار دفتر سياسى در مورد رويدادهاى اخير در کردستان عراق
1
نظر به اينکه:
١- بدليل ضعف ارتباط با تشکيلات حزب در خاک عراق از وضعيت عملى و استقرار رفقا و مناسبات عملى آنها با دولت عراق و اپوزيسيون کرد و موقعيت و توازن قواى نظامى در مناطق استقرار کومهله اطلاع دقيقى در دست نداريم،
3
٢- تحليل و تبيين رفقاى رهبرى کومهله از رويدادهاى اخير و بويژه توصيههاى آنها در مورد تأثيرات عملى موضعگيرى حزب بر موقعيت تشکيلات را در اختيار نداريم،
4
٣- نتيجتا پيشبينى دقيق عواقب عملى اعلام علنى موضع حزب، که حاوى انتقاد شديد به دولت عراق و اپوزيسيون کرد هر دو است، بر امنيت و سلامت فعالين و امکانات حزب کمونيست در کردستان عراق مقدور نيست،
5
دفتر سياسى به عنوان يک ارگان در شرايط حاضر اظهار نظر علنى و رسمى خود را به جنبههاى انسانى و مبرم اين رويداد محدود ميکند و موضع سياسى و تحليلى خود را در سطح داخلى در اختيار اعضاء و فعالين حزب قرار ميدهد. در اين رابطه دفتر سياسى توجه رفقا را به نکات زير جلب ميکند:
6
١- موضع رسمى حزب تنها در بيانيهها و اطلاعيههاى رسمى مندرج در ارگان مرکزى حزب بيان ميشود و هر نظر و تحليل علنى، ولو از جانب رفقاى دفتر سياسى و در راستاى نظرات د.س باشد که در سطح داخلى ارائه شده، مواضع شخصى رفقا تلقى ميشود و بايد به همين عنوان توسط تشکيلات به مخاطبين ما معرفى شود.
7
٢- نوشته داخلى ضميمه، شامل متن اين قرار، تا اطلاع ثانوى تنها در سطح محدودى تکثير ميشود و توسط مسئولين جمعها و ارگانهاى حزبى به اطلاع رفقا ميرسد. يادداشتبردارى در جلسه مربوطه مجاز است، اما نسخههاى چاپى در پايان هر جلسه پس گرفته ميشود. فتوکپى و تکثير اين سند مجاز نيست.
8
٣- اعضاى حزب ميتوانند در محيط فعاليت خود موضع رهبرى حزب را بطور شفاهى نقل کنند و شرايطى که مانع انتشار علنى اين موضع است را توضيح بدهند.
9
٤- تعديل بيان و اکتفا کردن به جنبههاى انسانى اين رويداد تنها شامل نظرات مندرج در بيانيهها و ارگانهاى رسمى حزب است. اما هر رفيق طبعا مجاز است که در ظرفيت شخصى، يعنى به نحوى که اظهار نظر او نظر رسمى حزب تلقى نشود، نظرات خود را به هر شکل که صلاح ميداند منتشر کند.
10
٥- هم اکنون وجود اختلاف نظر و تفاوت در تبيين اين مساله به وضوح در حزب کمونيست ايران مشهود است. مشخصا اين مسالهاى است که بار ديگر تمايلات ناسيوناليستى کرد در حزب کمونيست ايران را به ميدان ميکشاند. دفتر سياسى از طرح اين مباحثات و از اظهار نظر مدون همه خطوط و گرايشات استقبال ميکند. به اعتقاد ما طرح روباز و سيستماتيک نظراتى که در قبال اين مساله در حزب وجود دارد به روشن شدن اختلاف گرايشات درون حزبى و بويژه به تعيين تکليف با بقاياى ناسيوناليسم کرد در حزب کمونيست ايران کمک ميکند.
11
رئوس نظر دفتر سياسى در مورد رويدادهاى اخير در کردستان عراق
١- آوارگى ميليونى ومشقات غير قابل توصيف مردم کردستان عراق، بدنبال کشتار بيش از صد هزار تن از مردم عرب و کرد در عراق و بمبارانها و تهاجم نظامى آمريکا، حاصل و نتيجه سياست امپرياليستى و ارتجاعى آمريکا در منطقه و گوشهاى از طرح عمومى آمريکا براى دنياى پس از جنگ سرد است که شکل دادن به يک "نظم نوين جهانى" لقب گرفته است.
13
٢- مردم کردستان عراق قربانى مصالح و کشمکش گرايشات و جريانات مختلف بورژوازى، و بطور مشخص قربانى هژمونى طلبى امپرياليستى آمريکا در سطح جهان و خاورميانه و ناسيوناليسم عرب و ناسيوناليسم کرد در منطقه، هستند. سياست کمونيستى ناظر بر افشاى نقش ارتجاعى همه اين جريانات و کل نظم ننگين بورژوايى در جهان است که جناياتى در اين ابعاد را ببار ميآورد و توجيه ميکند. وقايع ماههاى اخير در منطقه خليج و امروز در کردستان همچنين افشاگر تبليغات ليبرالى، مبنى بر اشاعه حقوق بشر و دمکراسى توسط رژيمهاى غربى، است که با سقوط بلوک شرق و پيروزى اقتصاد بازار سرمايهدارى در سالهاى اخير به خط تبليغى رسمى بورژوازى در سطح جهان تبديل شده بود.
14
٣- رژيم عراق و ارتش اين کشور، به عنوان عامل اجرايى مستقيم اين کشتار و آوارگى و به عنوان مرتکبين اعمال ضد انسانى عليه مردم شهرها و روستاهاى کردنشين، قويا محکومند.
15
٤- سياست قدرتهاى امپرياليستى که در ظرف چند ماه کابوسى چنين هولناک را بر کل مردم يک کشور و زحمتکشان محروم در کل خاورميانه تحميل کردهاند بايد پيگيرانه افشاء شود. ماهيت ارتجاعى نظم نوين، سياست ضد بشرى آمريکا و متفقينش که به بهانه اشغال کويت توسط عراق به اجرا درآمد، رياکارى دمکراسى بورژوايى و ضديت سرمايهدارى با آزادى و حقوق بشر، و از جمله حق تعيين سرنوشت ملتها، در اين چند ماهه به وضوح به نمايش درآمد و بايد به عنوان درسى زنده در دفاع از انقلاب کارگرى و کمونيستى به ميان طبقه کارگر و توده مردم برده شود.
16
٥- ناسيوناليسم کرد و جريانات اپوزيسيون بورژوايى کردستان عراق، نظير اتحاديه ميهنى و حزب دمکرات کردستان عراق بايد به عنوان نمونههاى مجسم ضديت ناسيوناليسم با منافع زحمتکشان، و حتى امر رفع ستم ملى، افشاء شوند. عملکرد ناسيوناليسم کرد در بحران خاورميانه، از جمله تبديل تودههاى وسيع يک ملت محروم به زائده سياست امپرياليستى، تأييد صريح تهاجم آمريکا به مردم محروم عراق از کرد و عرب، تعميق شکافهاى ملى ميان زحمتکشان عرب و کرد، ائتلاف با ارتجاعىترين نيروهاى محلى نظير بنيادگرايان شيعى در عراق، قيچى کردن روند اعتراض تودهاى و مردمى به نفع بند و بست از بالا براى کسب قدرت، حکم ورشکستگى سياسى اين جريانات را صادر ميکند. نه تنها آرمان کمونيسم، بلکه امر رفع ستم ملى نيز در کردستان بدون تسويه حساب سياسى با اين جريانات و شناساندن مکان تاريخى و واقعى آنها به تودههاى زحمتکش کرد قابل تحقق نيست. سمپاتى و حمايت کمونيستها از مردم زير سرکوب کردستان عراق به هيچ وجه به معناى تأييد و حمايت احزاب ناسيوناليست کرد، که خود سهم مهمى در سوق دادن مردم کردستان به اين فاجعه داشتهاند، نيست و هيچ نوع همبستگى و حمايت از اين نيروها موجه نيست.
17
٦- ناسيوناليسم عرب نشان داد که چهارچوبى براى سهم خواهى بورژوازى عرب در ساختار سياسى و اقتصادى قدرت در سرمايهدارى جهانى و ضامن بيحقوقى و انقياد مردم عرب به سفاکترين رژيمهاى ديکتاتورى است. شووينيسم عربى ظرفيتهاى ضد انسانى و ضد دمکراتيک خود را در سرکوب مردم عراق به روشنى نشان داد. جدا کردن کارگر عرب از ناسيوناليسم يک وظيفه مقدم کمونيستها در عراق و کشورهاى عرب است.
18
٧- ما خواهان پايان يافتن فورى مصائب مردم کرد، ايجاد امکانات و تضمينهاى لازم براى بازگشت داوطلبانه آوارگان به کار و زندگى خود، برسميت شناختن حق آنها براى ورود و استقرار در هر کشورى که خود انتخاب کنند و اعاده کليه حقوق اجتماعى و شهروندى آنها هستيم. حزب کمونيست ايران خود را در رنج مردم کردستان عراق شريک ميداند و نهايت تلاش خود را در جهت تخفيف مصائب آنها به عمل ميآورد.
19
٨- طرح کولونياليستى ايجاد يک "پناهگاه امن" به منزله طرحى که سرآغاز محروم کردن مردم کرد از هرگونه حق شهروندى و تثبيت آوارگى دائمى ملت کرد (نظير تجربه ملت فلسطين) است بايد محکوم و خنثى بشود. اجراى چنين طرحى امنيت اجتماعى و حقوق شهروندى مردم کرد در کليه کشورهاى منطقه را زير سؤال ميبرد.
20
٩- تثبيت موقعيت ملت کرد به عنوان يک ملت آواره، همانطور که تجربههاى مشابه در طول تاريخ نشان داده، زمينه مساعدى براى رشد فناتيسم ملى (با عواقبى چون انزواطلبى ملى و آوانتوريسم و تروريسم) بوجود ميآورد. وظيفه کمونيستها مقابله با چنين روندى و گشودن دورنماى يک جنبش طبقاتى در برابر کارگران کرد است. جنبشى که بجاى مبنا قرار دادن هويت ملى بر منافع و آرمانهاى مشترک انسانهاى زحمتکش مستقل از مليت و قوميت متکى است.
21
١٠- تأکيد بر موضع پايهاى کمونيستى مبنى بر همسرنوشتى کارگران ملل و کشورهاى مختلف، در شرايط پيدايش چنين شکاف و خصومت عظيمى ميان ملتهاى کرد و عرب، اهميت صد چندان مييابد. کمونيستها بايد بر اين حقيقت تاکيد کنند که کارگران عرب نه تنها هيچ نفعى در اعمال ستم ملى بر کردها ندارند، بلکه سرکوب مردم کرد در امر مبارزه مشترک آنها عليه سرمايهدارى را تضعيف ميکند. زحمتکشان کرد بايد حساب بورژوازى عرب و دولت او را از حساب کارگران عرب جدا کنند. کارگران کرد و عرب به جاى اينکه در کنار بورژوازى ملت خود در برابر يکديگر قرار گيرند، بايد صف واحد طبقاتى خود را در مقابل بورژوازى، چه کرد و چه عرب، شکل دهند.
22
دفتر سياسى حزب کمونيست ايران
١٧ آوريل ١٩٩١
بحران خليج و رويدادهاى کردستان عراق - اسناد مباحثات و اختلافات درونى جناحهاى حزب کمونيست ايران
انتشارات حزب کمونيست کارگرى ايران - دسامبر ١٩٩٣
m-hekmat.com #2280fa.html
|
|