اشتباه لپى حزب رنجبران
قدر حزب رنجبران را بايد دانست، چه کسى ديگرى ميتواند در اين کارزار سخت و خونين مبارزه طبقاتى، گاه و بيگاه، بى آنکه قصد شوخى داشته باشد، لبخندى بر لب کمونيستها و انقلابيون بياورد. بيانيه کنگره دوم اين حزب (مهر ١٣٦٣) را بخوانيد تا منظور ما را متوجه شويد. اين کنگره سندى تحت عنوان "خطاها و اشتباهات" حزب به تصويب رسانده است که در واقع بيوگرافى مشخص حزب رنجبران از همان بدو تاسيس، يعنى کنگره اول در سال ٥٨ تا امروز است. گوش کنيد:
2
"کنگره دوم درباره خطاها و اشتباهات يادآور شد بررسى تزهاى کنگره اول (دى ماه ١٣٥٨) و عملکرد يازده ماهه متعاقب آن نشان ميدهد که انحراف عمده، انحراف رويزيونيستى يعنى روندى راست و بورژوايى در حزب بوده است. [کنگره يک حزب رويزيونيست را پايه گذارى کرده، معلوم نيست چرا حضرات هنوز ادامه ميدهند] تظاهر تئوريک- سياسى اين انحراف بقرار زير است:
3
- کم بها دادن(!) به مبارزه طبقاتى درون جامعه و عمده کردن مبارزه ضد امپرياليستى،
4
- پيروى از سياست همگرايى طبقاتى، تاکيد يکجانبه روى وحدت با بورژوازى ملى و ناديده گرفتن جنبه ارتجاعى، ضد کمونيستى و ضد دمکراتيک آن(!)
5
- فاز تراشى در روند انقلاب دمکراتيک نوين و واگذارى رهبرى انقلاب در اين فاز به خرده بورژوازى و بورژوازى متوسط و از اين طريق نفى مبارزه پرولتاريا براى کسب قدرت سياسى و استقرار جمهورى دمکراتيک خلق(!)"
6
اينها تازه اشکالات و "خطاها و اشتباهات" تئوريک حضرات است. اما وقتى حزب اين تئورى را در عمل به کار ميبندد، يکسره از آغوش ظهيرنژاد و صياد شيرازى سر در ميآورد، حزب رنجبران شمارش "خطاهاى" خود را چنين ادامه ميدهد:
7
"پشتيبانى از نيروهاى مسلح طبقات حاکم(!) تشويق آنها به نوسازى و بسط و گسترش آنها، بجاى(!) تبليغ ضرورت تسليح طبقه کارگر و تودههاى زحمتکش، داشتن خيال واهى نسبت به دمکراسى بورژوازى و عدم تدارک جدى براى مقابله مسلحانه و قهرآميز با دشمنان طبقاتى پرولتاريا، - کنار گذاشتن موضع اصولى پشتيبانى از حق مليتهاى تحت ستم ايران در تعيين سرنوشت خود تا حد جدايى و تشکيل دولت مستقل خود، به بهانه خطر دو ابرقدرت و عمال آنها و در پيش گرفتن سياست پشتيبانى از بورژوازى شووينيست حاکم که به سرکوب خلهاى تحت ستم دست زده بود(!)"
8
چه "خطاها و اشتباهات" قابل اغماضى! هر يک عدد اينها کافى است تا يک بين الملل کارگرى را منحل کند و جنبش کارگرى را ٥٠ سال به عقب بکشد. حزب رنجبران به سادگى ميگويد که در صحنه مبارزه طبقاتى، در نتيجه يک اشتباه "لپى"، بجاى پرولتاريا جانب بورزوازى را گرفته است! اما حضرات پوست کلفتاند و دست از سر مارکسيسم و مارکسيستها بر نميدارند. بيانيه ادامه ميدهد:
9
"در مورد علل ايدئولوژيک- تئوريک بروز خطاها و اشتباهات کنگره روى دو نکته اساسى زير تاکيد کرد:
10
- کم بها دادن به مبارزه طبقاتى(!) تبليغ سازش طبقاتى، در اين رابطه کم بها دادن به پرولتاريا و نيروهاى وابسته به آن و پر بها دادن به قدرت بورژوازى(!)
11
- دنباله روى از توده ها و ارائه نکردن حزب بعنوان بديل پيشرو(!)
12
کنگره تاثير "تئورى سه جهان" را در بروز اين خطاها و اشتباهات چنين ارزيابى کرد: تحت تاثير "تئورى سه جهان" در سطح داخلى تضادهاى طبقاتى جامعه را نادرست ارزيابى کرديم و بجاى مبارزه با مرتجعين حاکم و سرنگون کردن آنها به آنان بعنوان دوست انقلاب برخورد نموديم(!) کنگره اعلام کرد تا جمعبندى و نتيجه گيرى کامل از بحثهاى درون حزبى در مورد "تئورى سه جهان" که بايد حداکثر تا يکسال آينده صورت گيرد و براساس آن موضع حزب صريحا نسبت به اين "تئورى" مشخص شود، حزب از آن دفاع نميکند و رفقاى حزبى ميتوانند نظرات خود را له يا عليه آن در داخل و خارج حزب بيان دارند."
13
پس اين دکان تا يکسال ديگر براى جمعبندى بحث "تئورى سه جهان" باز است. بنظر ما (که از همان ابتدا ماهيت حزب رنجبران را به کارگران ايران توضيح داديم) اين هم يک "خطا و اشتباه" ديگر است، که از "کم بها دادن" به عقل سليم کارگران و انقلابيون و "پر بها دادن "به قابليت عوامفريبى حزب نتيجه ميشود. اين راه مساله نيست. خودتان را منحل اعلام کنيد، اين بهترين خدمتى است که ميتوانيد به انقلاب بکنيد.
منصور حکمت
کمونيست شماره ١٨ - ٣٠ فروردين ١٣٦٤
m-hekmat.com #2860fa.html
|