تاثيرات صلح ايران و عراق بر فعاليت حزب در کردستان
مصاحبه با کمونيست ٥٩
1
يکى از نتايج جانبى بحران اخير تسريع روند صلح ايران و عراق بود. در مورد نفس صلح بحث زيادى لازم نيست. اما درباره نتايج صلح بر آن بخش از فعاليت حزب کمونيست که با استفاده از امکانات ما در خاک عراق صورت ميگيرد بايد صحبت کرد. فکر ميکنيد تاثيرات صلح ايران و عراق بر اين وجه فعاليت ما چه خواهد بود؟
3
جهت کلى قاعدتا محدودتر شدن امکانات اپوزيسيون هر کشور در خاک ديگرى خواهد بود. اما درباره دامنه مشخص محدوديتها هنوز اظهار نظر دقيقترى در اين سطح نميتوان کرد. قطعا اگر چنين محدوديتهايى در کار باشد بزودى رسما مطلع خواهيم شد.
4
در اين رابطه دو عامل بيشتر از هرچيز اذهان را مشغول ميکند، يکى مساله تداوم مبارزه مسلحانه و ديگر تبليغات راديوئى. در مورد مبارزه مسلحانه فکر ميکنيد در صورتيکه با صلح ايران و عراق امکان استفاده از خاک عراق بعنوان پشت جبهه فعاليت نظامى عليه ايران ديگر وجود نداشته باشد، آيا نفس تداوم اين وجه مبارزه نبايد مورد تجديد نظر قرار بگيرد؟
5
مبارزه مسلحانه در کردستان از شرايط فنى ناشى نشده و تداوم آن را هم شرايط فنى تعيين نميکند. اين مبارزه حاصل وضعيت سياسى معينى در کردستان است. در بدو امر جمهورى اسلامى به کردستان لشگر کشيده و به مردم اعلام جنگ کرده و متقابلا مردم و نيروهاى سياسى در کردستان براى مقاومت اسلحه برداشتهاند. تا در اين رابطه اصلى تغيير حاصل نشود وضعيت جنگى در کردستان ميان جمهورى اسلامى و ما پابرجا ميماند. عملياتهاى نظامى تحت تاثير شرايط فنى و عوامل متعدد ديگر کم و زياد ميشود. اما مبارزه مسلحانه بعنوان يک تاکتيک و يک روش معنايى وسيعتر از تسلسل عمليات نظامى به معنى اخص کلمه دارد. نه فقط در جنگ پارتيزانى، بلکه در جنگهاى جبههاى ميان ارتشهاى منظم هم عملياتها ميتواند براى دورهاى بيشتر و کمتر بشود، حتى براى دورههايى متوقف بشود، بى آنکه در نفس وجود و ادامه جنگ ميان طرفين تغيير حاصل شده باشد. بنابراين مبارزه مسلحانه بعنوان تاکتيک ما در کردستان از صلح ايران و عراق تاثير نميپذيرد. دامنه و تعداد عملياتهاى ما، نحوه و نوع اجراى اين عملياتها و غيره بايد با شرايط جديد تطبيق داده شود. يادآورى ميکنم که صرفنظر از صلح ايران و عراق و حتى قبل از آتش بس و مستقر شدن نيروهاى سازمان ملل در مرزهاى دو کشور، ما تجديد نظر در نوع و نحوه عملياتهاى نظامى خودمان را، عمدتا در جهت جدايى از سنتهاى ناسيوناليستى کار نظامى در کردستان، آغاز کرده بوديم. با اين تحولات جديد هم طبعا موقعيت جديد را از نظر تاثيرات فنىاش بر کار نظامى تحليل خواهيم کرد و روشهايمان را با شرايط جديد تطبيق خواهيم داد.
6
راديوهاى حزبى، يعنى صداى حزب کمونيست و صداى انقلاب بدنبال سالها فعاليت از دامنه نفوذ وسيعى برخوردارند و بخصوص يکى از مهمترين ابزارهاى تبليغى و ارتباطاتى حزب را تشکيل ميدهند. در صورت توقف فعاليت اين راديوها جاى خالى اينها به چه ترتيب پر خواهد شد؟
7
قبل از هر چيز اميدوارم چنين توقفى در کار راديوهاى حزبى پيش نيايد. اما به هر حال در چنان حالتى نه فقط بايد براى تجديد فعاليت آنها تلاش کرد بلکه بايد وظيفهاى را که اين ارگانها امروز انجام ميدهند به طرق ديگر به پيش برد. البته بايد بگويم که نفس اينکه اين راديوها اين نقش مهم را پيدا کردهاند تا حدودى گواه نواقصى در اشکال ديگر تبليغ و ترويج و حفظ ارتباطات توسط حزب بوده است. بعبارت ديگر راديو خود در بدو امر جاى خالى چيز ديگرى را براى ما پر کرده است. تبليغ و ترويج و حفظ ارتباطات با فعالين کارگرى قبل از هر چيز کار يک سازمان محلى است. همه اين امور تنها در يک رابطه دوجانبه با کارگران و رهبران کارگرى واقعا ثمر ميدهند. مستقل از وضعيت راديوها برنامه ما تقويت اين رابطه حضورى، مستقيم و زنده است. رايو بايد نقش مکملى براى اين فعاليت محلى و روزمره را داشته باشد و نه اينکه بار آن را بدوش بگيرد. ما ميخواهيم به اشکال کلاسيک، و نه لزوما قديمى، فعاليت کمونيستى معطوف بشويم. نشريات ما بايد در محافل کارگرى بگردد. کتابهاى ما بايد ستونهاى خودآگاهى کارگران را تشکيل بدهد و توسط کارگران در سطح وسيع خوانده شود. محافل کارگرى فعال بايد با حزب کمونيست عملا مرتبط باشند. بدرجهاى که تا هم اکنون در اين جهت پيش رفتهايم، و بايد گفت در چند سال اخير بويژه دستاوردهاى مهمى در اين زمينه داشتهايم. فقدان راديو تاثير کيفى بر کار ما نميگذارد. شايد آنچه بيش از هرچيز در چنان شرايطى محسوس خواهد شد کاهش تاثير ما روى شنوندگان تصادفى و يا غير منظم راديوهاست، که از اين طريق وجود حزب کمونيست برايشان محسوس ميشد و از مواضع و نظرات ما مطلع ميشدند. تماس ما با اين دسته از شنوندگان تضعيف خواهد شد. جاى خالى راديو را از اين نظر به سادگى نميتوان پر کرد. در کوتاه مدت فعاليت موثرتر و چشمگيرتر در خارج کشور ميتواند تا حدودى امر مطلع نگاهداشتن افکار عمومى در ايران نسبت به حزب کمونيست را انجام بدهد. در دراز مدت حضور موثر ما در جنبش کارگرى تاثير ما بر افکار عمومى را تضمين خواهد کرد. اما در رابطه با فعالين جنبش کارگرى و محافل کارگرى توزيع فشردهتر کتب و نشريات، تقويت تماسهاى مستقيم، و تلفيق درست فعاليت زير زمينى و قانونى - که همه در توان عملى ما هست - مانع از آن خواهد شد که توقف فعاليت راديويى لطمه جبران ناپذيرى به کار ما بزند.
کمونيست شماره ٥٩ - مهر ماه ١٣٦٩
m-hekmat.com #2880fa.html
|
|